۱۳۸۸ بهمن ۲۲, پنجشنبه

تظاهرات مردمی یا تظاهرات امنیتی؟

در اول سخن می خواهم خبری را اعلام کنم:در تظاهراتی که در 22 بهمن برگزار شد، علاوه بر حضور نیروهای طرفدار دولت، طرفداران جنبش سبز هم حضور داشتند.اما به علت وجود فضای امنیتی،نتوانستن خود را از دیگران متمایز کنند.
قطعا امشب عده ای به این نتیجه می رسند که انگار شکست خورده ایم،توان ما همین بود و نتوانستیم با تدبیری درست یک بار دیگر، تظاهرات موفق آمیزی را برگزار کنیم،تظاهرات خیابانی کار از پیش نمی برد و عده ای که فکر می کردند که رژیم امروز فردا رفتنی است به خود خواهند گفت، باید صبر کرد یا دیگر نمی توان از مراسمهای دولتی به نفع جنبش سبز استفاده کرد،و مسجاد در زمان انقلاب کارکرد بهتری برای سزماندهی مردم داشتن.با پذیرش نسبی همه این افکار،می خواهم این افکار را نیز به افکارتان اضافه کنید که ما همان مردمانی هسنیم که در مقابل زورگویان ایستادیم و 8 ماه از تمام فرصتهای موجود برای بیان خواسته های خودمان استفاده کردیم و در مقابل تمامی تهدیدات ایستادیم و اگر امروز جماعتی در خیابان فریاد مرگ بر آمریکا یا اسراییل سردادند هیچ چیری را ثابت نخواهد کرد،نشان به آن نشان که اگر گفته شود که جمعه هفته بعد در خیابان آزادی ما تظاهرات خواهیم کرد،خواهند دید که چه میزان جمعیت به خیابانها خواهند آمد. و انصاف بدهید ما شکست نخورده ایم مگر این جریان قرار بود بازنده مطلق یا برنده مطلق داشته باشد مگر امروز طرفداران دولت بردند. امروز ما برای این در در خیابانها حضور داشتیم که اجازه ندهیم خون شهیدانمان پایمال شود،زندانیان را تنها نگذاریم اما نتوانستیم صدایمان را بلند به همه برسانیم. قبول دارم که باید ناراحت بود اما هر اتقاقی که بیفتد پورسه موفقیتهای بعدی خواهد بود. صبر باید کرد. چون صبر کنی ز قوره،حلوا سازم.
امیدوارم رادیکالهای جناح راست فکر نکنن که امروز بردن و دست به عملیات انتحاری بزنند. توهم نزنند این جماعتی که مرگ بر منافق گفتند زیاد هم خودجوش نبود و برخلاف سالهای گذشته مجبور بودن برای برگزاری مراسم از نیروهای امنیتی استفاده کنند و به زور و تهدید بعضی ها را درون خانه هایشان نگه دارند و عده ای را هم دستگیر کنند.

۱۳۸۸ بهمن ۶, سه‌شنبه

آیا میانجیگران توانایی تغییر شرایط را دارند

در جایگاه یک معترض همیشگی به نظام جمهوری اسلامی می نویسم.می خواهم بگویم که چه تصوری از آرام شدن شرایط کشور دارم.البته که فکر می کنم آرام شدن به نفع مردم است،اما هنوز چیزی در درونم با موضوع کنار نیامده. اینکه در روزهای آینده چه اتفاقی برای ما ومعترضان و آینده این اعتراضات می افتد هنوز برایم مشخص نیست، اما زمانی که کلمه میانجیگری را می شنوم ،احساس می کنم یک چیز درست نیست، شاید به این ایمان نرسیدم که کوتاه آمدن شرایط را برای ما بهتر خواهد کرد.البته کسی فکر نمی کند که گوش دادن به افراد میانه رو کوتاه آمدن است.اما می خواهم موفقیتها رابا تمام وجودم احساسشان کنم که در این راه آنها را،احساس نمی کنم.
دیروز خبری شنیدم که بعضی از افراد آن را میانجیگری یا حرکتی به سوی آرامش بیان کردند که جنبش اعتراضی یک حرکت مدنی، باید باشد و پایین بالا دارد، گاها باید مسائل را در آرامش بیان کرد.که کاملا درست است و در میان سنگ پرانی تندروها ،کاری نمی توان انجام داد، وشاید کروبی فکر کرده که این راهی است برای خارج شدن از شرایط موجود و کمک می کندکه ما رئیس جمهوری را بیشتر نقد کنیم،اگر مطبوعات آزاد باشند که نیستند.راهی باشد برای آزاد کردن زندانیان،در حالی که برای آنها حکم های سنگین بریده اند.راهی باشد که تندروهای جناح راست دست از کتک زدن مردم بردارندکه امیدواریم.اما نمی شود گفت که این میان روی ها یا این کوتاه آمدن ها باعث نشود، همه چیزهایی که داریم را از دست بدهیم و اگر این چنین شود من مثل 7ماه گذشته در خیابانها خواهم بود
اما هنوز نمی توان با قاطیت سخن گفت که نتیجه این سخنها چه خواهد شد اما از یک چیز مطمئنم که این مردم لیاقت بهتر از موسوی و کروبی را دارند اما شاید امروز باید صبر کرد نمک بر زخم پاشید،درد کشید ومنتظر ماند که این میان روها با ما چه خواهندکرد.شاید رسیدن به انتخابات آزاد ، مطبوعات آزاد ،و استادان خوبی که از داشتنشان محروم بودیم، از زیر سوال بردن رئیس جمهوری و مقام عظم او، مهمتر باشد. اما هنوز وقتی کلمه میانجیگری را می شنوم،احساس می کنم یک چیز درست نیست،شاید این احساسم به علت این باشد که من همیشه معترض و گاه مخالف جمهوری اسلامی بودم و باید نظام درک کند،ما وجود خواهیم داشت.